GreeCH
محفلی برای بحث و گفتگو درباره فیلمهای روز دنیا
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان

 

بسیاری از چهره های فرهنگی، اجتماعی و سینمایی ایران در پیام هایی موفقیت اصغر فرهادی برای کسب نخستین اسکار تاریخ سینمای ایران را تبریک گفته اند و به نظر می رسد موج تبریک ها تازه آغاز شده است.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/91126/baadeos/IMAGE634660301465640210.jpg

 
 
مهناز افشار

«شما مست نگشتید و از آن باده نخوردید.. چه دانید.. چه دانید که ما در چه شکاریم... در این خاک در این خاک در این مزرعه پاک... به جز مهر به جز عشق دگر بذر نکاریم.
تبریک به آقای اصغر فرهادی و همه عوامل فیلم «جدایی نادر از سیمین».
امشب (دوشنبه شب) اجرای نمایش «آمدیم نبودید رفتیم» به کارگردانی رضا حداد را تقدیم به آقای فرهادی کردیم. اسکار مبارک شما و همه ایران و سینمای پرهیاهوی ایران باشد. به امید اینکه خودمان هم یاد بگیریم این صلح و مهری را که شما پیام آورش بودید.»


مریلا زارعی ، بازیگر سینما و تئاتر

«امروز چقدر مهر گرفتیم و چقدر با تمام وجود مهربانی خانواده سینما را لمس کردیم. همه با پیام های خود دلگرممان کردند.
دلگرممان کردند که همچنان از اهالی فرهنگشان انتظار دارند که آنچنان که شایسته نام ایران و ایرانی است در عرصه های فرهنگی جهان بدرخشند و با زبان بی بدیل هنر فریاد کنند که همانا هنر نزد ایرانیان نیز هست.
در زمانه‌ای که دشمن به هر بهانه‌ای در حال تخطئه تمدن غنی و اصیلمان است؛ چه گواراست این توفیق و چه دلپذیر است خرسندی حاصل از این پیروزی.
هر چند که در ادامه شاهد فصلی نوین در درخشش سینمای‌مان در عرصه جهان خواهیم بود اما خوب است که با خود این را تکرار کنیم که برای مبارزه با دشمن چه سلاحی کوبنده‌تر از علم و ادب و هنر.
آن‌قدر تواضع کردیم و آن‌قدر هنرمندان‌مان را نادیده گرفتیم و در حواشی غرق شدیم؛ که سیصدها؛ ساخته شد. آن‌قدر از سرمایه هامان غافل شدیم و بی مهری کردیم که نه تنها از دست‌شان دادیم بلکه با تصاویر غیر منتظره نیز مواجه شدیم...»

محمدحسین لطیفی، کارگردان
شادی‌ات را شادمانه با تو سهیم می‌شویم که نام بلند ایرانیان را در فرهنگ و ادب، در این روزهای پرتلاطم جهان بلند‌آوازه کردی.

مصطفی دنیزلی، سرمربی تیم پرسپولیس
دنیزلی در حاشیه تمرین روز دوشنبه تیم پرسپولیس، گفت: «واقعا به ایران اسکار دادند؟! خیلی اتفاق مهمی است. به مردم ایران تبریک می‌گم. فکر می‌کنم الان مردم شما از این اتفاق شاد هستند.

جواد نکونام، کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران و بازیکن تیم اوساسونا:
واقعا مسرور شدم از اینکه فرهادی برد. انتظارش را می‌کشیدم. دوست دارم گل لالیگا را تقدیم کنم.

مهدی مهدوی‌کیا، بازیکن سابق تیم ملی فوتبال ایران
من مسافرت بودم و مراسم اسکار را ندیدم. صبح دوشنبه وقتی شنیدم خوشحال شدم. هم به فرهادی و هم به جامعه سینمایی تبریک می‌گویم.

انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران
تداوم موفقیت‌های فیلمساز پیشرو کشورمان، اصغر فرهادی هر ایرانی وطن‌دوستی را به وجد می‌آورد، به وی‍ژه اعضای جامعه منتقدان سینمایی ایران را. «جدایی نادر از سیمین» نخستین جوایز خود را از جشنواره فیلم فجر، مخاطبان ایرانی و منتقدان سینمایی ایران دریافت کرد. فرهادی برای مردم کشورش فیلم ساخت و پس از آن مخاطب بین‌المللی یافت. این درست‌ترین مسیری است که سینمای ملی و هویتمند ایران برای جهانی شدن باید طی کند.

انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران که نخستین جایزه داخلی بهترین فیلم را به «جدایی نادر از سیمین» اهدا کرده است، به اصغر فرهادی، یکایک دست‌اندرکاران این فیلم و مردم فرهنگ‌دوست ایران تبریک و شادباش می‌گوید.
انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران با ابراز خرسندی از آنکه جامعه جهانی سینما بر شایستگی‌های انکار ناپذیرنماینده سینمای ایران صحه گذاشته است، اظهار امیدواری می‌کند با این موفقیت بزرگ، سینمای شرافتمند ایران بیش از پیش قله‌های افتخار را درنوردد.
سپاسگزاریم از هوشمندی اصغر فرهادی که از فرهنگ غنی و کهن ایران گفت و موجب شد نام کشورمان ایران از دریچه‌ باشکوه فرهنگ به زبان ‌آید و حالا منتظریم به استقبال اصغر فرهادی برویم و او شادی این موفقیت را رودررو با مردم سرزمینش تقسیم کند؛ مردمى که به همه‌ فرهنگ‌ها و تمدن‌ها احترام مى‌گذارند و از دشمنى کردن و کینه ورزیدن بیزارند.
 
 
عبدالحسین مختاباد 

یا حق
با سلام به هنرمند گرام اصغر فرهادی که در ایام یاس و خوف،امیدو شادی را به مردم ایران عزیز هدیه نمود، من نیز اثر جدیدم " ایران" را به این هنرمند گرام تقدیم مینمایم.
مستدام باد پیروزیها و شادکامیهای مردم ایران و فرزندانش: "دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش"


رامبد جوان: به اندازه ده ها فیلم کمدی مردم را شاد کردی
رامبد جوان نیز ضمن تبریک به عوامل جدایی نادر از سیمین و اصغر فرهادی برای موفقیت فیلمش در اسکار در پیامی کوتاه گفت:
اصغر فرهادى با یک فیلم غم انگیز به اندازه دهها فیلم کمدى ناب، خنده و شادى به مردم ایران هدیه داد. جدا" اسکار هم برایش کم است.


حامد بهداد به اصغر فرهادی: شما می‌دانی که باید سلامت را به زبان ما بگویی
حامد بهداد نیز در پیامی خطاب به اصغر فرهادی نوشت:
اصغرفرهادی عزیز، متشکریم که صبح میلیون‌ها ایرانی را، بخیر کردی! آقای فرهادی عزیز متشکریم که ایران را جز با نامی از جنگ و تحریم و سلاح اتمی یاد کردی، آقای فرهادی عزیز این حس قشنگ هزاران ایرانی تقدیم به شمایی که بهتر از خیلی‌ها می‌دانید، که چقدر این مردم غمگین، محتاج دقایقی این چنین هستند.
مردمی که شادابی‌شان به یغما می‌رود، آنانی که از غرور و تعصب ملی، دیروقتی است که تنها یادی در خاطرشان مانده است، شما می‌دانی که باید سلامت را به زبان ما بگویی!
به یقین که هنر، زبان مشترک ملت‌هاست.


گلزار: پاداش صداقت جز این نیست
اصغر فرهادی عزیز
لبخندی که بر لبان هر ایرانی نشاندی، جاودانه در تاریخ فرهنگی این مرز و بوم باقی می‌ماند، پاداش صداقت را جز این نیست.
پیروز و سربلند باشی همچون گذشته ها...

بهاره رهنما: اصغر فرهادی! به عنوان یک مادر ممنونم از تو
 
این روزها که افتخار بزرگی نصیب سینمای کشورم شده روزهای نه چندان خوش سینمای ایران بود؛ جوایزاصغر فرهادی در شرایطی نصیب این فیلمساز کوشا و مستعد شد که بحث و درگیری‌ها برای بستن خانه سینما دامن گیر همه سینما گران بود و بهت و یاس ناشی از این تصمیم حال خوشی برایمان نگذاشته بود، بماند که هنوز شیرینی افتخارات را مزمزه کرده و نکرده خبر حاشیه ساز دیگری باز اذهان عمومی را راجع به سینما و حرفه بازیگری دچار اغتشاش کرد. که بزرگ شدن آن هم به بیماری درگیر این روزهای آدم‌ها (قضاوت) بر می گشت. ولی انقدر نوشتن از این اتفاق برایم مهم بود که باید صبر می‌کردم تا خیلی‌ها بنویسند و من بخوانم ، تا ذوق کودکانه‌ام کمی آرام بگیرد...

این که همه افتخار کردیم و همه خوشحال شدیم و حرف هایی از این دست که چندان حرف تازه ای نیست، اما من برای دخترکم و جوانانی که دور و برم بحث این اتفاق را می‌کردند و از من سوال می‌کردند چیزهایی گفته ام که تصمیم دارم این جا بازگویی شان کنم . جدا از بحث‌های سلیقه‌ای که مگر سینمای ایران در سال‌های پیش کارهای شاخص تری از این فیلم نداشته؟ یا این که مثلن فیلم قبلی خود این کارگردان از این فیلم معتبرتر بوده و این ها، و البته این که تقریبن همه آدم‌های سینمای ایران با سلایق متفاوت اذعان دارند که فیلم «جدایی نادر از سیمین» فیلم خوبی است ، این اتفاق در وهله اول حاصل انتخاب فیلم توسط یک پخش کننده بین الملللی معتبر است که امکان فرستادن فیلم به چندین جشنواره بزرگ جهانی را داشته و البته چنین پخش کننده حرفه ای هم خوب می داند که روی چه فیلمی دست بگذارد.

ولی پشت همه این اتفاق ها یک نام مطرح تاثیر گذار اصلی بوده است نامی حتی مطرح تر از خود اثر و آن نام جوانی ایرانی به نام اصغر فرهادی است که به دلیل نوع تربیت هنری و شکل زندگی و انتخاب هایش به چنین جایگاهی رسیده است ، و به گمان منی که تجربه دو کار و در اولی (سریال داستان یک شهر) حدود هشت ماه با ایشان را داشته ام او نه با این کار یا آن کار که بی شک دیر یا زود به چنین موفقیت ناب و جهانی دست پیدا می کرد، اندازه اش این بود و هست و جایگاهش همان بالاها. یادم هست حدود ده سال پیش که سر همان سریال با ایشان آشنا شدم و فهمیدم هم سن و سال هستیم کلی جا خوردم، اصغر فرهادی سخت زندگی کرده و پیگیر کار کرده.

زیاد خوانده و وقت تلف نکرده، روی هدفش مصصم و متمرکز است و به شدت اهل نظم و برنامه ریزی است و البته از خوش روزگار زنی با خصوصیاتی شبیه خودش (پریسا بخت آور- کارگردان ) همراه زندگیش شده؛ اهل حاشیه نیست ، چندان اهل تفریح و در جمع بودن هم نیست، حتی گاهی هست که حس می کنی آدم خیلی خوش اخلاقی هم نیست! موقع کار دیسیبلین و شیوه خاص خودش را دارد که باعث می شود چندان سر کارش به تو خوش نگذرد ولی معمولن نتیجه چنان درخشان است که هر بار باز در مقام کارگردان یا نویسنده اثر از کسی دعوت به کار کند، آن شخص با کمال میل دعوتش را اجابت می کند.

او بی شک با چنین سرمایه گذاری که روی خودش و کارش کرده دیر یا زود به چنین جایگاهی دست پیدا می کرد، پس بحث در مورد خود فیلم به گمان من در این باره بحث دوم خواهد بود و بحث درباره نگرش مولف به زندگی و کار هنری در اولویت قرار می گیرد. به پریا و همه جوانان دور و برم می گویم ،:بچه ها {تاوان } لغت مهمی در این دنیاست برای داشتن و رسیدن باید تاوان داد، باید از چیزهایی گذشت، وگرنه حسرت خوردن جز در موارد عاشقانه ، سفسته آدم‌های بی هدف و آرمان است برای چیزی نشدنشان.

بوده اند آدم های بسیار با استعدادی که استعدادشان را در راه های هرز و بی هدف تلف کرده‌اند. اصغر فرهادی با بردن چنین جوایز مهمی بی شک انگیزه و امید هزاران جوان عاشق سینمایی شد که در شرایط این روزهای کشورمان شاید دیگر چندان امیدی به آرمان‌های بلند بالا و قدر قدرت نداشتند ولی فرهادی نماینده نسل و مردم به قول خودش صلح طلبی شد که با وجود شرایط و امکنات محدود توانسته اند حرف و دیدگاه هنری خودشان را به گوش جهانیان برسانند و مگر بالاترین رسالت هنر چیزی جز به اشتراک گذاشتن مفاهیم ساده و لی عمیق انسانی در دنیاست؟

در پایان این یادداشت از اصغر فرهادی نه به عنوان یک بازیگر، نه به عنوان یک نویسنده، نه به عنوان یک ایرانی بلکه به عنوان یک مادر ممنونم که با تلاش و سخت کوشی‌اش امید و آرمان گرایی را در دل اینهمه جوان ایرانی زنده نگه داشته است.
چهار شنبه 3 اسفند 1390برچسب:اسکار, :: 17:44 ::  نويسنده : هیراد

 

 

83rd-Academy-Awards-Oscar-2011.jpg

در شب شانزدهم ماه می سال 1929 ، اولین جشن اهدای جوایز آکادمی با حضور 270 مهمان در هتل روزولت ، واقع در هالیوود برگزار شد. حاضران توزیع دوازده جایزه در رشته های گوناگون سینمایی را مشاهده کردند.در دو سال اول کمیته ای متشکل از بیست عضو از همه رشته ها انتخاب شدند که پنج نامزد دریافت جایزه را انتخاب می کردند و سپس فقط پنج نفر از اعضای کمیته ، برندگان اول را انتخاب کردند. در حالی که در سال سوم ، چهارصد نفر گزینش را انجام دادند .
 
اولین بار این جایزه ها به فیلم هایی اهدا شد که از اول ماه اوت 1927 تا سی و یکم جولای 1928 به نمایش در آمده بودند. این شیوه (شش ماهه) تا سال 1933 اعمال شد و از 1934 سال تقویمی در نظر گرفته شد و تا امروز هم پا برجا ماند. بر طبق این قانون فیلمی می تواند در این جشنواره شرکت کند و نامزد دریافت جایزه شود که در آن سال حداقل به مدت یک هفته در شهر لوس آنجلس یا حومه آن به نمایش عمومی در آمده باشد.
آکادمی هر ساله ، در هر رشته سینمایی ، فهرست دستاوردهای برجسته را برای اعضای همان رشته می فرستد ( رشته کارگردانی برای کارگردان ها و ... ). هر یک از اعضا ( این اعضا در حال حاضر در حدود 6000 نفر هستند) موظف هستند که از بین این فهرست پنج نام را در رشته خود و پنج نام را به عنوان بهترین فیلم انتخاب کنند و آنها را به آکادمی بدهند. پس از شمارش آراء اولیه ، پنج نام به عنوان نامزدهای آن رشته برگزیده می شوند و بار دیگر این نام ها در اختیار اعضا قرار می گیرد. این بار در رای گیری نهایی از بین پنج نامزدها ، اعضا می توانند در همه رشته ها رای بدهند ، ولی با توجه به اینکه برای رای دادن به بهترین فیلم خارجی زبان ، مستند و فیلم های کوتاه باید تمامی فیلم های نامزد جایزه را دیده باشند ، معمولا در این موارد تعداد آراء کاهش می یابد. این آراء این بار مستقیما به شرکت مستقل حسابرسی پرایس واتر هاوس ( Price Waterhouse ) فرستاده می شوند. رئیس این شرکت به همراه چند تن از اعضای قابل اعتماد خود در یک اتاق مخصوص به آراء رسیدگی می کنند. پس از آنکه کلیه آراء خوانده شد ، نام برندگان در دو نسخه در پاکت های لاک و مهر شده قرار می گیرند. یکی از این نسخه ها به داخل گاو صندوق شرکت می رود و نسخه دیگر در روز مراسم در اختیار رئیس آکادمی قرار می گیرد. در حقیقت این نوع رائ گیری یکی از بی خدشه ترین آنهاست و تا امروز هم خلافی در آن دیده نشده و همه اعضا تا زمان اعلام نام برندگان نتیجه را نمی دانند .
با وجود آنکه امروزه همگان بر شیوه درست و مناسب رائ گیری و انتخاب برندگان در اسکار توافق دارند اما آکادمی از اولین جلسات خود که برای بنیان گذاری برگزار کرد تا به امروز شاهد مجادله ها و انتقادهای پایان ناپذیری بوده. در سال 1935 که شرکت پرایس واترهاوس مسائلی را در مورد روش نادرست رائ گیری مطرح کرد شایعات شروع به پخش شدن کرد ، شایعاتی درباره رشوه گیری و اعمال نفوذ استودیوهایی که بر آکادمی تسلط دارند به ویژه استودیوی مترو گلدوین مایر ( Metro-Goldwyn Mayer ) ( این استودیو در ده سال اول برگزاری مراسم 155 بار در رشته های مختلف نامزد شد و 33 تای آن را برد که در مقایسه با استودیوهای دیگر بسیار چشمگیر بود). این گونه شایعه ها و مشاجره ها ، در دهه سی اعضای آکادمی را به شدت کاهش داد ، زیرا سینماگرانی که به این آکادمی پیوسته بودند دیگر آن را قابل اطمینان نمی دانستند و به این ترتیب از آن کناره گرفتند.در سال 1935 ، فرانک کاپرا ( Frank Capra ) ، از جمله کارگردانان مطرح هالیوود ، به ریاست آکادمی رسید. زمانی که او به ریاست رسید از 600 نفر اعضای آکادمی تنها 50 نفر باقی مانده بودند. کاپرا بلافاصلا بعد از رسیدن به ریاست ، بازسازی موسسه را آغاز کرد و در سال 1936 با اهداء جایزه ویژه ای به کارگردان توانا و یکی از پیشگامان بزرگ سینما ، دیوید وارک گریفیث ( David Wark Griffith ) دوباره مردم را به هیجان آورد. به این ترتیب بعد از آنکه جنگ قدرت در آکادمی به پایان رسید دوباره عضویت در آن رو به افزایش نهاد ، تا جایی که امروزه نزدیک به 6000 عضو دارد و از اعتباری بسیار بالا برخوردار است .
منبع : دانشنامه رشد

 

هشتادوچهارمين دوره جوايز اسكار درحالي ‌٢٦ فوريه ‌٢٠١٢ برگزار خواهد شد كه گمانه‌زني‌ها درباره بهترين فيلم بلند چند روزیست ، شروع شده است. به این بهانه نگاهی به بهترین فیلم های برنده اسکار در این 83 سال می اندازیم.

 

دهه 3

«بال‌ها/طلوع آفتاب»(‌١٩٢٨)؛  «نواي برادوي»(‌١٩٢٩)؛   «در جبهه غرب خبري نيست» (‌١٩٣٠)؛ 

دهه 4

«سيمارون» (‌١٩٣١)؛   «گراند هتل» (‌١٩٣٢)؛   رژه (‌١٩٣٣)  «در يک شب اتفاق افتاد» (‌١٩٣٤)؛

 شورش در کشتي بونتي» (‌١٩٣٥)؛    «زيگفلد بزرگ» (‌١٩٣٦)؛    «زندگي اميل زولا» (‌١٩٣٧)، 

«نمي‌تواني اين را با خودت ببري» (‌١٩٣٨)؛   «برباد رفته» (‌١٩٣٩)؛         «ربه‌کا» (‌١٩٤٠)؛ 

دهه 5

«چه سرسبز بود دره من»(‌١٩٤١)؛ «خانم ميني‌ور» (‌١٩٤٢)؛«کازابلانکا» (‌١٩٤٣)؛ 

«چهارديواري،اختياري»(‌١٩٤٤)؛ «تعطيلي از دست‌رفته»(‌١٩٤٥)؛ «بهترين سال‌هاي زندگي ما»(‌١٩٤٦)؛

 قرارداد شرافت‌مندانه» (‌١٩٤٧)؛ «هملت»(‌١٩٤٨)؛ «مرد برتر از همه» (‌١٩٤٩)؛«همه‌چيز درباره ايو» (‌١٩٥٠)؛ 

دهه 6

«يک آمريکايي در پاريس»(‌١٩٥١)؛ «بزرگ‌ترين نمايش روي زمين»(‌١٩٥٢)؛ «از اين‌جا تا ابديت»(‌١٩٥٣)؛ 

«در بارانداز» (‌١٩٥٤)؛ «مارتي» (‌١٩٥٥)؛ «دور دنيا در هشتاد روز»(‌١٩٥٦)؛ «پل رودخانه کواي» (‌١٩٥٧)؛

 ژي‌ژي» (‌١٩٥٨)؛ «بن‌هور» (‌١٩٥٩)؛ «آپارتمان» (‌١٩٦٠)؛

دهه 7

«داستان وست‌سايد»(‌١٩٦١)؛«داستان وست‌سايد»(‌١٩٦١)؛ «لورنس عربستان»(‌١٩٦٢)؛ «تام جونز»(‌١٩٦٣)؛

 بانوي زيباي من»(‌١٩٦٤)؛    «اشک‌ها و لبخندها»(‌١٩٦٥)؛   «مردي براي تمام فصول»(‌١٩٦٦)؛ 

«در گرماي شب» (‌١٩٦٧)؛   «اليور»(‌١٩٦٨)؛   «کابوي نيمه‌شب» (‌١٩٦٩)؛   «ژنرال پاتون»(‌١٩٧٠)؛ 

دهه 8

«ارتباط فرانسوي» (‌١٩٧١)؛   «پدرخوانده» (‌١٩٧٢)؛  «نيش» (‌١٩٧٣)؛   «پدرخوانده؛ قسمت دوم»(‌١٩٧٤)؛ 

«ديوانه از قفس پريد» (‌١٩٧٥)؛   «راکي» (‌١٩٧٦)؛   «آني‌ هال»(‌١٩٧٧)؛       «شکارچي گوزن»(‌١٩٧٨)؛

 کرامر عليه کرامر» (‌١٩٧٩)؛ «مردم معمولي» (‌١٩٨٠).

دهه 9

«ارابه‌هاي آتش» (‌١٩٨١)؛    «گاندي»(‌١٩٨٢)؛   «شرايط مهرورزي» (‌١٩٨٣)؛     «آمادئوس» (‌١٩٨٤)؛ 

«از درون آفريقا» (‌١٩٨٥)؛   «جوخه» (‌١٩٨٦)؛    «آخرين امپراتور»(‌١٩٨٧)؛       «مرد باراني» (‌١٩٨٨)؛

 رانندگي براي خانم ديزي» (‌١٩٨٩)؛         «با گرگ‌ها مي‌رقصد» (‌١٩٩٠).

دهه دهم

«سکوت بره‌ها»(‌١٩٩١)؛ «نابخشوده»(‌١٩٩٢)؛ «فهرست شيندلر»(‌١٩٩٣)؛ «فارست گامپ» (‌١٩٩٤)؛

 شجاع‌دل» (‌١٩٩٥)؛ «بيمار انگليسي»(‌١٩٩٦)؛ «تايتانيک»(‌١٩٩٧)؛ «شکسپير عاشق» (‌١٩٩٨)؛ 

«زيبايي آمريکايي» (‌١٩٩٩)؛ «گلادياتور» (‌٢٠٠٠).

دهه اخر - قرن 21

«يک ذهن زيبا» (‌٢٠٠١)؛      «شيکاگو» (‌٢٠٠٢)؛       «ارباب حلقه‌ها: بازگشت پادشاه» (‌٢٠٠٣)؛

 عزيز ميليون دلاري» (‌٢٠٠٤)؛  «برخورد» (‌٢٠٠٥)؛  «مردگان» (‌٢٠٠٦)؛ «جايي براي پيرمردها نيست» (‌٢٠٠٧)؛

 ميليونر زاغه‌نشين» (‌٢٠٠٨)؛ «قفسه درد» (‌٢٠٠٩)؛ «سخنراني پادشاه» (‌٢٠١٠).

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد
پيوندها


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 26
بازدید دیروز : 15
بازدید هفته : 41
بازدید ماه : 229
بازدید کل : 82361
تعداد مطالب : 74
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1